{{خاطرات جهنمی پارت 1}}

فقط قبل شروع می خواستم بهتون یه چیزی بگم :
من خودم از بچه گی خیلی سختی کشیدم همیشه کارم این بود که بقیه رو دوست داشته باشم ولی اونا منو دوست نداشته باشم همیشه فقط غذاب میکشیدم با احساساتم بازی می کردن با اینکه فقط 9 سالم بود خیلی اتفاقا تا به الان برام افتاد و شاید حتی فردا یا هر روز دیگه قراره باشه یه اتفاق بد بیفته ولی بدونید با گذروندن اون روز هاست که به روز های خوب می رسین بچه ها دنیای واقعی فیلم که بگم خب یه مدت سختی میکشی بعد ازدواج می کنی و تمام گلیلیلی نه زندگی واقعی همیشه فراز و نشیب های خودش رو داره مشکلی نداره اگر خوب نیستی اسیب دیدی اگر بقیه درکت نمی کنن چون جای تو نیتن مشکل از اوناست نه تو تو بهترین خودت هستی و اگر کسی تو رو دوست نداره مشکل خودشه بچه ها من خودم تایپ شخصیتیم Enfpنمیدونم می دونید تست ام بی تی ای چیه ولی شاید بخوام برام مهم نباشه ولی بازم ته دلم برام مهمه و این اشکالی نداره چون شخصیتمه ولی میدونید دیگه عادت کردم به اینکه فقط ناراحت باشم به همچیز ........ ولی من تا به انیجا اومدم و ادامه میدم خوب نیستم ولی ادامه میدم تا یه روزی از عذابام راحت شم تو هم ادامه اره من جات نیستم و نبودم که بهت بگم میتونی یا نه ولی یه چی بودن رفیق تو بهترین ادمی اصا میم نیست کسی دوست داشته باشه یا نه فقط این مهمه که بدونی هر جا که هستی هر کی که هستی من دوست دارم و برات ارزش قائلم درسته نمیشناستمت ولی میدونم حقت نیست که این همه عذیتی مهم نی تو الان بهترینی اینو بقیه نمی فهمن ولی تو که میفهمی چس بی خیال زندگی خودت باش فهمیدی من خودت تو رو دوست ندارم نه فیکت

خب ببخشید زیادی زر زدم بریم برای ادامه...........